روزنامه در تلویزیون مرور صفحه نخست روزنامههای اقتصادی کشور ـ اول خرداد ۱۳۹۸
Subscribe
0 Comments
«دنیای اقتصاد» امروز چهارشنبه اول خردادماه، بررسی تجربه جهانی جیره بندی را در گزارشی با تیتر «فرجام کوپن در انگلیس» که به عنوان تیتر اول خود هم انتخاب کرده بررسی کرده است. در این گزارش که تنها بخشی از آن درباره سوخت است اما خواندنی و جذاب به نظر می رسد آمده است : “انگلستان یکی از کشورهایی است که از آن بهعنوان تجربه موفق جیرهبندی یاد میشود. این کشور توسعهیافته در زمان جنگهای جهانی اول و دوم، سیاست جیرهبندی کالا و خدمات را در دستور کار قرار داد. این سیاست یک دهه پس از جنگ نیز ادامه یافت. در آن زمان بسیاری از کالاهای خوراکی و غیرخوراکی وارداتی به قیمت مشخص و حجم معین، در قالب کوپنهای کاغذی در اختیار مصرفکنندگان قرار گرفت. تجربه این کشور از سوی برخی گروهها به عنوان الگوی اقتصادی در زمان جنگ یا بحرانهای شدید معرفی میشود. حال آنکه بررسیهای عمیقتر نشان میدهد اگر سیاست جیرهبندی با پنج شاخص مطلوبیت اجتماعی، کنترل تورم، کارآیی، رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی مورد ارزیابی قرار گیرد، نتیجه کاملا فرق خواهد کرد. در نتیجه اجرای سیاست سهمیهبندی در انگلستان، تورم افزایش یافت، رشد اقتصادی و درآمد سرانه کاهش یافت و کارآیی اقتصادی و استاندارد زندگی سقوط کرد. این در حالی است که مطابق بررسیها اگر سهمیهبندی اجرا نمیشد، از ۵ شاخص مهم اقتصادی تنها امکان داشت که رفاه اجتماعی در برخی گروهها تحت تاثیر قرار گیرد. در مجموع تجارب جهانی نشان میدهد برای موفقیت جیرهبندی سه شرط باید همزمان وجود داشته باشد، در غیر اینصورت این سیاست با ناکامی روبهرو میشود.”
اما این سه شرط چیست؟ «دنیای اقتصاد» نوشته : «به لحاظ تئوریک، سیاست جیرهبندی در اقتصادی که همزمان ۳ شرط را داشته باشد قابل پیادهسازی است و فقدان هر کدام از این ۳ شرط، سیاست جیرهبندی را به سمت ناکامی حرکت میدهد. اولین شرط این است که توزیع درآمد به حدی نابرابر باشد که افراد در طبقات پایین توانایی خرید کالاهای ضروری را نداشته باشند؛ که اگر اینطور نباشد اصولا سیاست جیرهبندی نظم موجود در بازار را به بینظمی تبدیل میکند. دومین شرط این است که نیاز به کالای در معرض کمبود، بین اقشار متفاوت جامعه همسان نباشد؛ در صورتی که همه افراد جامعه نیاز همسان داشته باشند و میزان تقاضا برابر باشد ماهیتا سیاست جیرهبندی یکی از اهداف خود را از دست داده است. سومین شرط لازم برای پیادهسازی سیاست جیرهبندی این است که سیاستگذار ترجیحات تکتک افراد جامعه را در سیاست خود لحاظ نکند؛ چراکه در سیاست جیرهبندی ترجیحات همه افراد یکسان لحاظ میشود و برای همه افراد سهمیهای واحد در نظر گرفته میشود. شرط سوم در حوزه اقتصاد سیاسی جای دارد و لحاظ آن به نظام اقتصادی موجود در جامعه بستگی دارد.»
اما تجربه جیره بندی در انگلیس چگونه بود؟ «در طول جنگ جهانی اول، برخی از کالاهای اساسی موجود در سبد غذایی ضروری خانوارهای انگلیسی در معرض محدودیتهای مقداری قرار گرفت و خانوارها مجبور به مصرف مقدار محدودی از این مواد غذایی شدند. از آغاز جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۳۹ اولین کالایی که در معرض کنترلهای مقداری قرار گرفت، کالاهای نفتی بهویژه بنزین بود. یک سال بعد از آن یعنی در ۸ ژانویه سال ۱۹۴۰ برخی مواد غذایی از جمله گوشت، کره و شکر نیز از سوی دولت سهمیهبندی شدند. رویه سهمیهبندی به این گونه بود که برای هر فرد جامعه حجم مشخصی از این کالاها در قالب کوپن لحاظ میشد و افراد میتوانستند سهمیه خود را با قیمت مشخص از مراکز پخش تعیین شده تهیه کنند.»
در این گزارش آمده : «سیاست جیرهبندی در بریتانیا تنها محدود به دوره جنگ نبود بلکه شدت بحران به حدی بود که حتی بعد از پایان جنگ جهانی دوم و در دوره بازسازی، دولت انگلیس برخی از کالاهای بازار را مشمول سهمیهبندی کرد. «نان و آرد»، «پوشاک» و «سوختها» مهمترین کالاهایی بودند که بعد از پایان جنگ سهمیهبندی میشدند. سوختها مانند بنزین و گازوئیل تنها برای مصارف ضروری مانند ادوات جنگی یا وسایل حملونقل عمومی به بازار عرضه میشد».
آنگونه که در این گزارش آمده: «تنها مزیتی که رویکرد جیرهبندی بر رویکرد مکانیزم قیمت دارد، «تقسیم مطلوبیت» است. براساس تئوری در برخی حالات ممکن است این تقسیم مطلوبیت، مطلوبیت اجتماعی را بهبود دهد؛ چراکه مطلوبیت ناشی از مصرف یک واحد کالا در بین اقشار ضعیف بیشتر از اقشار ثروتمند است، اما این رویکرد اثر بسیار منفی روی کارآیی دارد؛ چراکه هم مسیر تخصیص منابع را در معرض انحراف قرار میدهد و هم در بلندمدت انگیزهها را به سمت منفی تغییر میدهد.»