مرور صفحه نخست روزنامههای اقتصادی کشور ـ ۱7 مرداد ۱۳۹۸
Subscribe
0 Comments
روزنامه تعادل در گزارشی نوشت: 1.چرا چین باید به خرید نفت خام از ایالات متحده امریکا ادامه دهد؟ 2.چرا چین باید هنگام خرید نفت از ایران به تحریمهای امریکا علیه این کشور پایبند بماند؟ باعث شده است نفت خام روزهای پرنوسانی را تجربه کند در همین راستا میشود گفت روز سهشنبه بازار یکی از ناامیدکنندهترین جوابها را پیدا کرد تا باعث شود سطوح قیمتی زیر 60 دلار در هر بشکه بعد از چندین ماه دوباره پدیدار شوند هر چند در ادامه افت بیشتر از انتظار ذخایر تجاری امریکا کمک کرد قیمتها دوباره قامتشان را کمی علم کنند. دفعه قبل که قیمتها سطوح زیر 60 دلار و در واقع زیر 55 دلار را تجربه کردند به ژانویه امسال برمیگردد که چند عامل از جمله ابهام در دورنمای رشد اقتصادی سطح قیمت را به پایینترین سطوح در 16 ماه خود رسانده بود، بعد از آن اما طلای سیاه تقریبا با تشدید سیاستهای کاهش تولید اوپک جانی تازه گرفت و در کانال 60 دلار در هر بشکه تثبیت شد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده: قیمت نفت که ساعات پایانی روز سهشنبه را با کاهش 2.22 درصدی به پایان رساند و وارد کانال 58 دلار در هر بشکه شد، روز چهارشنبه ثابت ماند. تأثیر جنگ تجاری میان چین و امریکا بر اقتصاد جهانی و در نتیجه افزایش نگرانیها نسبت به کاهش تقاضای نفت از دلایل کاهش نرخ نفت در روز سهشنبه بود و انتشار آمار اداره اطلاعات انرژی امریکا در روز چهارشنبه درباره کاهش بیش از حد انتظار ذخایر استراتژی نفت این کشور و گزارش کاهش تولید در خلیج مکزیک به خاطر اثرات توفان «بری» نیز نتوانستند به احیای نرخهای نفت کمک چندانی کنند.
روزنامه اعتماد هم در یادداشتی نوشت:در پي تحولات اخير و توقيف نفكشهاي ايراني و انگليسي رويكرد قدرتهاي بزرگ در منطقه به پديدههاي امنيتي در خاورميانه و خليج فارس، بازگشت به اصول نئورئاليسم و ايجاد فضاي امنيتي به بهانه تامين منافع حياتي خود در منطقه معطوف شده است. در همين راستا دو اقدام اساسي از سوي كشورهاي اروپايي به خصوص امريكا در دستور كار سياست خارجي اين كشورها مد نظر قرا گرفته است، اول پروژه امنيتيسازي منطقه به منظور تامين خطوط انتقال انرژي و دوم هژمونگرايي به منظور تثبيت شرايط مطلوب خود در منطقه خاورميانه و خليج فارس. دستور كار هر دو اين اقدامات در تبيين و اجرايي كردن يك سيستم نوين امنيتي در منطقه از مهمترين چالشهاي پيش روي امريكا و همپيمانان آنها در منطقه تلقي ميشود چراكه تشكيل ساختارهاي امنيتي اولا نيازمند اقناع عمومي كشورها براي پيوستن به اين ائتلاف است ثانيا ايده قطبش براي اينكه بتواند سيستمي را تعريف و اجرايي كند،
نيازمند تركيب قابليتهاي مادي و معنوي در اين سيستم است كه از سوي ساير بازيگران به رسميت شناخته شود. معمولا شكلگيري چنين فرآيندي زمانبر است و ميتواند با چالشهاي متعددي رو به رو شود.
يكي از چالشها به نوع ساختار شكل گرفته بستگي دارد اينكه آيا اين سيستم يك سيستم باز است يا يك سيستم بسته زيرا در سيستمهاي باز معمولا علاوه بر كندي در فرآيند ائتلافسازي ممكن است به دليل متغير بودن ائتلافها سيستم دچار اختلال و منجر به پديد آمدن تحولات عميق ساختاري و حتي دور شدن از اهداف اصلي ائتلافسازي يا شكست كل پروژه امنيتي در منطقه شود. تشكيل يك سيستم امنيتي با هدف موازنه قوا در يك نظام چند قطبي حتيالمقدور نيازمند حضور چند قدرت بزرگ جهاني به منظور حفظ وحدت سياسي در درون سيستم و نظام جهاني است كه خود اين امر تا زماني كه تهديد مشتركي براي همه بازيگران قدرتمند در نظام بينالملل حس نشود، تشكيل آن در سطح جهاني عملا كاري بس دشوار خواهد بود.
در جای دیگری از این یادداشت آمده: در زماني كه ايران به عنوان يك كشور مورد هدف فضاسازيهاي امنيتي قدرتهاي بزرگ در منطقه قرار گرفته، ميتواند با توجه به نوع تعريف سيستمهاي امنيتي، رفتار و موضع خود را بر اساس ساختار نوين در حال شكلگيري تعريف كند و از ضعفهاي پيش روي سيستم به عنوان فرصتي براي كاهش فشارها و خارج كردن خود از زير فشار پروژه امنيتيسازي در منطقه بهرهبرداريهاي لازم را بنمايد. حال بايد ديد در تعريف سيستم جديد آيا ائتلافسازي در چارچوب سيستم باز قرا خواهد گرفت يا يك سيستم بسته. با توجه به صحبتهاي روزهاي اخير وزير خارجه امريكا مبني بر دعوت از بيش از 60 كشور براي حضور در يك ائتلاف منطقهاي به نظر ميرسد، نوع سيستمي كه در حال شكلگيري در منطقه است يك سيستم باز تعريف شده باشد.