شرکت نفت عراق و میدان کرکوک(قسمت سوم)
Subscribe
0 Comments
با اینحال TPC فقط یک شرکت روی کاغذ بود. در روز ۲۸ ژانویه ۱۹۱۴، همان روزی که صدراعظم ترکیه نامه خود را برای TPC نوشت، شاهزاده اتریش فرانتس فردیناند، در سارایوو ترور شد و در نتیجه آن جنگ جهانی اول آغاز شد. جنگی که چهار سال اروپا را تحت تاثیر خود قرار داد. در پایان جنگ آلمان و ترکیه شکست خورده بودند و در نتیجه امپراطوری عثمانی به چند دولت در خاورمیانه تقسیم شد. بین النهرین به یک کشور مجزا تحت سلطه بریتانیا با نام عراق (یک نام قدیمی ایرانی برای این منطقه) تبدیل شد. در جست و جو برای یافتن یک حاکم جدید برای عراق، بریتانیا یک عرب سعودی اهل سنت به نام فیصل را انتخاب کرد. او به کمک تی. ای. لائورنس در برابر ترکهای عثمانی مبارزه کرده بود. همچنین در سال ۱۹۲۰ و با کمک بریتانیا طی مدت کوتاهی پس از خروج فرانوسویها در دمشق به قدرت رسیده بود. سلطان فیصل در سال ۱۹۲۱ اولین پادشاه هشامیتی عراق شد و تا سال ۱۹۳۳ حکومت کرد (پس از او پسر و نوهاش سلطان قاضی و فیصل دوم تا ۱۹۵۸ حکومت کردند، یعنی تا زمانی که کودتا عراق را به یک حکومت جمهوری تغییر داد). هنگامی که انگلیس، فرانسه و ایالات متحده آمریکا درگیر رقابتهای پس از جنگ بودند دو تیم زمین شناسی در بینانهرین مستقر شد. اولی توسط ادوین پسکو از سازمان زمینشناسی هند در سالها ۱۹۱۸-۱۹ و دومی توسط زمین شناسان شیل، آرتور نوبل و رالف ایوانز در طول ۱۹۱۹-۲۰ هدایت میشد. در سال ۱۹۲۰ بریتانیا و فرانسه به یک توافق ساده دست یافتند. سهم آلمان در TPC توسط فرانسه دریافت خواهد شد. این توافق آمریکا را که در آن سالها مگرانی جدی درباره کاهش منابع داخلی و تولید نفت داشت، خشمگین کرد
بنابراین و از آنجا که شرکتهای آمریکایی به دنبال منابع خارج از کشور بودند، دولت آمریکا از بریتانیا خواست تا سیاست درهای باز را در مستعمرات خود در خاورمیانه اتخاذ کند. والتر تیگل، رییس شرکت استاندارد اویل نیوجرسی، در تماس دائمی با مقامات TPC بود. در نتیجه سرانجام بریتانیا به این نتیجه رسید که سرمایهگذاری نفتی در بینالنهرین با سرمایه، فنآوری و پشتیبانی سیاسی آمریکا راحتتر خواهد بود. در ۲۴ مارس ۱۹۲۵، TPC یک امتیاز جدید رسمی از دولت عراق دریافت کرد و در مدت کوتاهی یک سازمان بزرگ زمینشناسی شامل چندین زمینشناس آمریکایی، بریتانیایی و فرانوسوی تشکیل داد. این گروه توسط هیو دی بوخ، زمینشناس مشاور در APOC رهبری میشد. رتبهبندی برای چشمانداز حفاری در میان زمینشناسان تبدیل به یک اختلاف شد. گرچه گزارش رسمی دی بوخ در سال ۱۹۲۶، سایت کرکوک را برای حفاری توصیه نمیکرد، شرکای زمینشناسی، نوبل برای شیل و شاو و تروبریج برای گروه آمریکایی نوشتند که پالخانا و کرکوک توصیه آنان به عنوان بهترین مکان برای حفاری در شمال عراق است. TPC تصمیم گرفت دو چاه در پالخانا(که در تاریخ ۵ آپریل ۱۹۲۷ آغاز شد) و چهار چاه در سایتهای دیگر از جمله یکی در کرکوک را حفاری کند. از میان همه اینها تنها چاه بابا گرگر شماره یک در کرکوک تبدیل به اولین چاه نفت عراق شد. بابا گرگر(پدر شعلهها در کردی) یک چشمه نفتی نزدیک به شهر کرکوک بود(که در حال حاضر مرکز اداری کردستان عراق است). نام کرکوک ظاهرا تغییر یافته گرگر (Gurgur) است. نام باستانی آشوری کرکوک Arraphka بوده به معنای شهر و نام کردی-فارسی آن گرمیان یا گرمکان به معنای زمین داغ بوده است. پژوهش مقطعی درباره تاقدیسهای کرکوک توسط تروبریدج، استاد زمینشناسی آیوا تهیه شده بود. مکان برای حفاری توسط جان ام. مویر انتخاب شد، نخستین سرپرست زمینشناسی TPC که تجربه قابل توجهی در میدانهای نفتی مکزیک داشت. حفاری چاه باباگرگر شماره یک در تاریخ ۳۰ ژوئن ۱۹۲۷ آغاز و در اوایل صبح ۱۴ اکتبر همان سال با صدای انفجار به نفت رسید. چاه با فشار میجوشید و در آن زمان ۹۵۰۰۰ بشکه نفت در روز در آن جریان داشت. مخزن تولیدی سنگ آهک اولیگوسن (کرکوک) توسط نمک میوسن محدود شده و یک مجموعه زمین شناسی شبیه به میدان های مسجد سلیمان و نفتخانه بود. تراکم نفت ۳۶ API بود و محتوای گوگرد ۲٪ بود. در مواجهه با اتفاقات جدید، TPC باید تصمیمات جدیدی اتخاذ میکرد. در ۳۱ ژانویه ۱۹۲۸، هرچند تحت کنترل بریتانیاییها بود به این ترکیب تقسیم شد: APOC(23.75 درصد)، رویال داچ شیل(۲۳٫۷۵ درصد)، شرکت نفت فرانسه (۲۳٫۷۵ درصد)، شرکت توسعه نزدیک به شرق (یک شرکت مشترک آمریکایی – Jersey Standard، Socony، Gulf Oil، Pan-American و Arco ) (23.75 درصد) و آقای گلبانکیان(قطعا ۵ درصد). علاوه بر این در همان جلسه گلبنکیان یک قلم قرمز برداشت و دور مرزهای عثمانی سابق از سمت ترکیه تا جنوب یمن را خط کشید و از اعضای کنسرسیوم خواست تا در زمینه اکتشاف یا تولید مستقل در آن قلمرو دخالت نکنند. اگرجه اعضای TPC با قرارداد به اصطلاح خط قرمز موافقت کردند اما در سالهای بعد اثبات شد که این قرارداد موجب اختلافات تلخی شده است و با خروج شرکتهای آمریکایی از آن از بین رفت. کشف میدان کرکوک در واقع برای TPC حیاتی بود. تا آخر سال ۱۹۳۰ بیست چاه تولیدی در کرکوک حفر شد در حالی که تعداد بی شماری چاه حفر شده در قسمتهای دیگر عراق به نفت نرسیده بود(تا سال ۱۹۳۷ که میدان Ain Zaleh کشف شد). دو چاهی که در ۱۹۲۷ در پالخانا به عمق ۲۰۰۰ پایی حفر شده بودند به علت مشکلات مکانیکی به حالت تعلیق درآمدند و دو چاه دیگر که در دو سال بعد حفر شد تنها به آب و گاز با فشار بالا رسیدند. چهار چاهی که که در بالای فهرست دی بوخ و در تاسیسات اینجانا قرار داشتند هم به نفت نرسیدند. زمانی که جهان در چشم انداز دو جنگ جهانی به شدت بی ثبات میشد، تلاشهای موازی برای اکتشاف نفت در خاورمیانه و سپس بینالنهرین وجود داشت. گرچه این پاسخی نمادین است اما ریشه این جنگها در یدک کشیدن جنگ با هدف به دست آوردن سرزمینهای غنی از نفت بیشتری در بینالنهرین و جنوب شرقی آسیا یافت میشود. بنابراین هر پادشاهی در سرتاسر اروپا تلاش میکرد قبل از دیگران راهی برای جذب این صنعت جلوتر از زمان خود بیابد. زنجیره ای که پس از این در اینترنت به راحتی قابل دسترسی است و ثابت میکند که ناامنی غرب به خصوص کشورهای اروپایی ناشی از کمبود منابع برای حفظ شیوه زندگیشان است و این به صورت مداوم بر شرایط سیاسی خاورمیانه و کشورهای جنوب شرقی آسیا تاثیر میگذارد تا غربیها بتوانند تجارت، داد و ستد و منافع اقتصادی خود را تسهیل کنند. بعد از این که خورشید در اوایل قرن بیستم شروع به طلوع در مستعمرههای امپراطوری کرد، نقشه استراتژیک برای سازماندهی این کشورهای مشترک ثروتمند این بود: حصول اطمینان از پایداری وضعیت عدم ثبات در منطقه. بنابراین اروپا و آمریکا همیشه دست بالا را در مدیریت منافعشان خواهند داشت. بنابراین استراتژی بخشی از نقشه کنترل نفت خام خاورمیانه و زیرقاره جنوب شرقی هند بود. تعجبی نیست که جنگ سرد آغاز شد (جنگی در مبارزه برای حفظ برتری بریتانیا، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا) و به دنبال آن تروریسم به وجود آمد. همه چیز در همه حال با وجود منابع نفت خام خاورمیانه باعث میشد تا مردم این منطقه برای دیدن توسعه و رفاه در تناسب با میزان منابع یافته شده در زیر زمینهاشان شکست بخورند. تنها رهبران حاکم موفق به دیدن این رفاه شدند، عروسکان دست قدرت ثروتمند شدند آن هم از زمانی که تبدیل به تسهیلگرانی شدند برای تبادل نفت در جهت منافع کاووشگرانی که یا آمریکایی بودند و یا اروپایی